روایت سفیر سابق ایران در عراق از ترور شهید سلیمانی/ مسجدی: پیشبینی نمیشد پهپاد آمریکایی مستقیما وارد چنین عملیاتی شود/ سردار سلیمانی حمله به سفارت آمریکا در عراق را قبول نداشت/ ترامپ از دست ما در نمیرود/ نمی خواهیم با آمریکاییها وارد جنگ شویم
تاریخ انتشار: ۱۲ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۴۷۴۹۸
پایگاه خبری جماران: سه سال از ترور سردار شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی می گذرد و هنوز روایت ها و تحلیل های فراوانی در مورد سوابق کاری ایشان و واقعه ترور 13 دی 1398 مطرح می شود.
در همین زمینه به سراغ ایرج مسجدی سفیر وقت جمهور اسلامی ایران در عراق و از همکاران قدیمی سردار سلیمانی رفتیم.
ایرج مسجدی متولد 1327 در شهر آبادان است که در دوران دفاع مقدس ریاست ستاد قرارگاه رمضان را بر عهده داشت و تا پیش از انتصاب به سفارت در بغداد، مشاور عالی سردار سلیمانی بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با ایرج مسجدی در پی می آید:
سابقه آشنایی شما با سردار سلیمانی از چه زمانی بود؟
آشنایی من با سردار سلیمانی در دو مقطع بود. یکی دوران جنگ و دفاع مقدس که آقای سلیمانی فرمانده لشگر ثارالله بود که در آن زمان من در قرارگاه رمضان فعال بودم و برنامه های برونمرزی و جنگهای نامنظم را برعهده داشتم. آشنایی و همکاری نزدیک ما از زمانی شروع شد که ایشان به نیروی قدس تشریف آوردند و فرمانده نیروی قدس بودند و من رئیس ستاد نیرو بودم و از نزدیک کار ما شروع شد. لذا با شهید سلیمانی از روز اول که آمدند تا روز شهادت ایشان از نزدیک با هم همکار بودیم و کار میکردیم.
هر زمان و هر لحظهای منتظر بودیم که اتفاقی برای سردار سلیمانی رخ دهد میدانستیم دشمنان از دست ایشان عصبی هستند و ممکن ایشان را ترور کنند خود ایشان آمادگی داشت که ممکن روزی به شهادت برسد
زمان شهادت سردار سلیمانی شما به عنوان سفیر ایران در عراق حضور داشتید. چه اتفاقی افتاد؟
تقریباً اواخر شب مطلع شدم که سردار سلیمانی به عراق خواهند آمد. دفعات قبل که میآمدند و میرفتند ما مطلع بودیم و با ایشان دیدار داشتیم و برخی مواقع با هم جلساتی درباره کارهایی که لازم بود، داشتیم. قرار بر این بود آخر شب که تشریف میآورند استراحت کنند و اول صبح با عادل عبدالمهدی نخست وزیر ملاقاتی داشته باشند. حدود ساعت یک بامداد بود که به من اطلاع دادند برای خودروهای سردار سلیمانی اتفاقی افتاده است. ما هر زمان و هر لحظهای منتظر بودیم که اتفاقی برای ایشان رخ دهد.
این انتظاری که گفتید فقط در این سفر داشتید یا در سفرهای دیگر هم بود؟
در سفرهای قبل هم همینطور بود؛ به خاطر شرایط سردار سلیمانی و وضعیتی که داشتند. ما میدانستیم دشمنان صهیونیستی، آمریکایی، داعشی و ... از دست ایشان عصبی هستند و ممکن ایشان را ترور کنند. هم خود ایشان آمادگی داشت که ممکن روزی به شهادت برسد، هم اینکه ما به عنوان دوستان ایشان پیشبینی میکردیم چنین اتفاقی رخ خواهد افتاد.
بنابراین، زمانی که با من تماس گرفتند چنین اتفاقی برای خودروهای سردار سلیمانی افتاد بلافاصله معاون خود را فرستادم در محل حاضر شود و خواستم از محل حادثه با من تماس بگیرند. ایشان به محل ترور سردار سلیمانی رفتند و گفتند خودروهای شهید سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس امریکاییها زدند و ابتدا فکر میکردند هواپیما زده است، چون همان شب خیلی معلوم نبود این اتفاق چطور افتاده و چه کسی زده است. گفتند احتمالاً هواپیماهای آمریکایی اینها را زدند و کاملاً متلاشی شده است و شهدا تکهتکه شدهاند و اینجا مملو از نیروهای حشدالشعبی و امنیتی فرودگاه است. همچنین خودروها در آتش میسوزد و دنبال جنازهها هستند.
معاونم وضعیت را چنین شرح داد. به فاصله 20 دقیقه، از سفارت تا محل حادثه که معاون این گزارش را دادند خواستم به محل حادثه بروم که ممانعت شد و اجازه چنین کاری را نداند، به دلیل اینکه اوضاع شلوغ بود و ممکن بود حادثه دیگری تکرار شود. بعد از مدتی معلوم شد ردّ سردار سلیمانی را از سوریه دنبال میکردند و از قبل پهپادهای عملیاتی در منطقه بوده اند تا اینکه ایشان وارد بغداد شدند و وقتی سوار خودرو میشوند و موقعی که از فرودگاه خارج شدند و در جادهای که بین فرودگاه و شهر بغداد است پهپادهای امریکایی ماشینهای ایشان مورد حمله قرار میدهند و ایشان را به شهادت میرسانند.
پیشبینی نمیشد به این شکل و پهپاد امریکایی آن هم مستقیم وارد چنین عملیاتی شود بیشتر توجه یا تصور نیروهای امنیتی محافظ سردار سلیمانی از این بود که شاید عملیات انتحاری صورت گیرد
مهمترین سوالی که اینجا به وجود می آید این است که آیا سردار سلیمانی از همان دربی خارج می شدند که مسافران دیگر نیز تردد داشتند و اینکه خودرو ایشان جلوی درب اصلی فرودگاه مستقر بود؟
سردار سلیمانی نه بار اول و نه بار دوم بود که به عراق میآمدند. بارها ایشان به عراق آمده بودند تا کمک به رزمندگان کنند، دائم سفر داشتند و به همین کیفیت کار انجام میشد. خودروهای ایشان هم مناسب بود، یگان حفاظتی ایشان هم تیم نسبتاً خوبی بود. به کرات ایشان میآمدند و میرفتند و این بار نیز همانند دفعات قبلی بود. اینکه به این شکل و با پهپاد امریکایی آن هم مستقیم وارد چنین عملیاتی شود، پیشبینی نمیشد. بیشتر توجه یا تصور نیروهای امنیتی محافظ سردار سلیمانی از این بود که شاید عملیات انتحاری صورت گیرد یا از روی زمین کسی به ایشان حمله کند یا در آسمان هواپیما را بزنند.
بیشتر فکر میکنم ذهنیت نیروهای امنیتی ایشان و محافظین ایشان به این سمت و به این نوع مقابله میرفت و بر این اساس خود را سازماندهی کرده بودند. اما اینکه با پهپاد امریکایی و در مسیری که امن است -جاده فرودگاه تا مسیر شهر نقطه امنی است و مشکلی از نظر نیروهای امنیتی وجود ندارد- اتفاق افتد پیشبینی نمیشد.
ساعت پرواز سردار سلیمانی را اطلاع داشتند؟
بله. کاملاً مطلع بودند.
برخی بر این باورند که همه این اطلاعات از خاک سوریه به بیرون درز کرده است.
قطعاً ردّ ایشان را از سوریه داشتند و میدانستند در کدام پرواز است و به دلیل اینکه یک پرواز بیشتر نبوده است و خودروهای حفاظتی ایشان که سردار سلیمانی را معمولاً از فرودگاه میآوردند مشخص بود، شناسایی شدند. بنابراین، با اطلاعات کاملی از پرواز سوریه و نشستن هواپیما و بیرون آمدن ایشان و سوار شدن بر این خودروها اقدام شد. به خاطر همین دقیقاً این دو خودرو که مربوط به سردار سلیمانی بود مورد هدف قرار دادند.
دقیقاً مشخص نیست پهپادها از کدام منطقه بلند شدند شاید از کویت هم بلند شده باشند اینکه پهپادها از روز قبل آمادگی برای چنین مأموریتی داشتند کاملاً روشن است
نکتهای که از آن زمان تحلیل می شد این بود که پهپادها از سمت قطر صورت گرفته است. تحلیل شما در این باره چیست؟
به نظر من، این پهپادها ممکن است از مناطق مختلف باشد، چون امریکاییها در منطقه مرتب پرواز هواپیمایی و پهپادی دارند. یعنی دائم اینها در آن منطقه ممکن است پرواز داشته باشند. حتی ممکن است از عینالاسد، از اردن یا از یکی از پایگاههای امریکایی در خلیج فارس باشد. دقیقاً مشخص نیست پهپادها از کدام منطقه بلند شدند. حتی شاید از کویت هم بلند شده باشند، ولی اینکه پهپادها از روز قبل آمادگی برای چنین مأموریتی داشتند کاملاً روشن است و در انتظار این سفر بودند و خود را آماده کرده بودند، منتظر زمان ورود ایشان به عراق بودند تا عملیات خود را انجام دهند که این اتفاق متأسفانه افتاد.
اگر پهپادهای امریکا در اکثر آسمانها حضور دارد پس چرا در آسمان سوریه این اتقاق نیفتاد؟
آمادگی این ترور را در خاک عراق ایجاد کرده بودند.
شهید سلیمانی را آمریکاییها و صهیونیستها مانع سیاستهای خود میدانستند موقعی که ترامپ تصمیم میگیرد شهید سلیمانی را ترور کنند بدین معناست که هر اتفاقی بعد از آن میافتد را میپذیرند ترور سردار سلیمانی تاثیر جدی روی روابط عراق با امریکا گذاشت
زمانی که این اتفاق افتاد خیلی از کشورها حتی اصحاب قدرتی که داخل امریکا بودند ترامپ را نقد کردند. ارزیابی شما چیست؟
این سوال همواره مطرح است که چرا سردار سلیمانی را ترور کردند؟ شهید سلیمانی را آمریکاییها و صهیونیستها مانع سیاستهای خود میدانستند. او را سدی در مقابل سیاستهای امریکایی-صهیونیستی در منطقه میدانستند. هر جایی میخواستند ورود کنند سایه سردار را میدیدند. بنابراین، سردار سلیمانی را به عنوان یک نماد و سمبل و شخصیت بارزی میدانستند که مانع اهداف استکباری آنها میدیدند و تصمیم میگیرند ایشان را از سر راه خود بردارند یعنی این سد و مانع را در جهت اهداف خود از بین میبرند.
شهید سلیمانی را شخصیتی میدیدند که در لبنان، فلسطین، معادلات منطقهای، عراق، سوریه، همه جا حضور دارد. مبارزه با داعش که مانع سیاستهای امریکایی و بعنوان شخصیتی که نماینده جمهوری اسلامی است سد میدیدند و تصمیم گرفتند ایشان را فیزیکی از راه خود بردارند. به این نتیجه رسیدند که ایشان را به قتل برسانند و ترور کنند. همه هزینههای این اقدام را نیز پذیرفتند.
موقعی که ترامپ تصمیم میگیرد شهید سلیمانی را ترور کنند بدین معناست که هر اتفاقی بعد از آن میافتد را میپذیرند و مشکلی با آن نداشتند. ولیکن چه اتفاقی افتاد؟ سردار سلیمانی در نگاه مردم منطقه و هم دولتهای منطقه و هم نیروهای مسلح عراق و اقشار مختلف یک شخصیت شناخته شده بود که سمبل مبارزه با تروریسم است. از سوی جمهوری اسلامی نمایندگی و مسئولیت دارد که تروریستها را از بین ببرد. در سوریه با جبههالنصره و احرارالشام و گروههای دیگر، در عراق با داعش و القاعده و غیره مبارزه میکرد. اگر از هر فرد عراقی سوال کنید، شخصیت سردار سلیمانی چگونه بود؟ میگوید ایشان تنها کسی است که در جنگ با داعش بزرگ ما بود و کمک موثری به ما کرد. موقعی که ایشان را ترور میکنند ادعای امریکاییها زیرسوال میرود که برای مبارزه با تروریسم در منطقه خاورمیانه آمدند.
اگر شما برای مبارزه با تروریسم آمدید شهید سلیمانی و ابومهدی رهبران مبارزان با تروریسم هستند. نیروهای مسلح عراق از ارتش، کافه الارحاب و حشدالشعبی غیر از این هستند که با تروریسم مبارزه میکنند؟ آقای سلیمانی که حامی این نیروهاست و در کنار و حمایت از این نیروها اقدام میکرد.
بنابراین، این حرف دروغ است که برای مبارزه با تروریسم آمدهایم. اگر برای مبارزه با تروریسم آمدهاند باید سردار سلیمانی را تقدیر کنند که تروریست را در منطقه از بین میبرد.
مسأله دیگر پیامدهایی بود که روی روابط آمریکا و عراق تاثیر جدی گذاشت و اولین نتیجه این بود که پارلمان عراق مصوب کرد نیروهای خارجی و امریکایی باید عراق را ترک کنند. در مجلس ملی عراق بلافاصله بعد از شهادت ابومهدی المهندس و شهید سلیمانی این مصوبه رسمی و قانونی شد و دولت عراق را موظف کردند که باید عذر آمریکاییها را بخواهید. چون اینها با این عنوان وارد عراق شدند که با تروریسم مبارزه کنیم و مهمان عراق را ترور کردند. آنها رئیس حشدالشعبی عراق را ترور کردند و سمبل مبارزه با تروریسم که این میزان کمک به عراق کرد را به این شکل شهید کردند.
بنابراین، تاثیر جدی روی روابط عراق با امریکا گذاشت. علت نکوهش ترامپ را بیان میکنم، اینکه همه گفتند این کار درستی نبود.
نکته دیگر رابطه بین ایران و عراق بود. ابومهدی و حاج قاسم در کنار هم به دست آمریکاییها به شهادت رسیدند یک پیام داشت که خون فرماندهان میدانی نیروهای عراقی و فرماندهان ایرانی در کنار هم ریخته شد. نشان میدهد این خونها در هم آمیخته است و یک پیوند استراتژیک با هم دارند، دوستی و همکاری عمیقی بین دو ملت است. بنابراین در تشییع پیکر شهید سلیمانی و ابومهدی و شهدای دیگر همراه این عزیزان به جرات میتوان گفت از تشییع پیکر سردار سلیمانی در ایران اگر بیشتر نبود، کمتر نبود. تشییع پیکر عظیمی در بغداد، کاظمین، کربلا برگزار شد که جای سوزن انداختن نبود.
امریکاییها اشتباه بسیار بزرگی کردند شهید سلیمانی را از ما گرفتند اما مردم عراق را با خود بد کردند مردم آزادیبخش دنیا را با خود بد کردند، ملتهای منطقه و مسلمان و غیرمسلمان را با خود بد کردند جمهوری اسلامی و نیروهای مقاومت را در جنگ و مبارزه با امریکاییها راسختر کردند
تشییع در عراق به چه صورتی بود؟
قرار بود قبل از مغرب پیکر شهدا را به نجف برسانیم و از آنجا پیکرها به ایران فرستاده شود. به جای بعدازظهر ساعت 11 شب تازه به نجف رسیدیم که از ازدحام جمعیت و شلوغی برنامه کربلا این چنین شد. تصور من این بود در شب و در سرمای دی ماه ممکن است جمعیتی نباشد و همه به خانه بروند. ولی آنقدر جمعیت در خیابان و اطراف حرم امیرالمومنین(ع) و داخل حرم بود که من تعجب کردم. از بعدازظهر تا ساعت 11 شب منتظر بودند و حاضر نشدند خیابان را ترک کنند تا پیکرها برسد. با یک تشییع بسیار باشکوهی پیکر به حرم امیرالمومنین برده شد و آنجا بسیاری از علما و بزرگان و مسئولین و مردم و عشایر و زوار حضور داشتند. اواخر شب، حدود 2-1 بامداد، پیکرها را موفق شدند به فرودگاه نجف برسانند. شهادت این دو برادر عزیز، آقای ابومهدی و شهید سلیمانی، پیوند معنوی بین مردم ایران و عراق ایجاد کرد.
مهمترین پیوندی که اشاره کردید چه پیوندی بود؟
پیوند این بود که یک دشمن مشترک داریم و آن امریکاییها هستند. شهید ابومهدی المهندس شخصیت بزرگی در عراق بود. شخصیتی بود که از فرماندهان عالیرتبه حشدالشعبی بود. مجاهدین عراقی ایشان را در حد پرستش دوست داشتند همانطور که حاج قاسم را در بین رزمندگان دوران دفاع مقدس و زمان حال دوست داشتند.
به اعتقاد من، امریکاییها بسیار اشتباه بزرگی کردند. شهید سلیمانی را از ما گرفتند اما مردم عراق را با خود بد کردند. مردم آزادیبخش دنیا را با خود بد کردند، ملتهای منطقه و مسلمان و غیرمسلمان را با خود بد کردند، جمهوری اسلامی و نیروهای مقاومت را در جنگ و مبارزه با امریکاییها راسختر کردند.
بنابراین، این نتیجه عمل جنایتکارانه آقای ترامپ بود. همچنین هیچ توجیح سیاسی، حقوقی، منطقی، بینالمللی و محکمه پسند برای هیچ دادگاه و هیچ مرجعی امریکاییها نمیتوانند داشته باشند. یک بار بن لادن را ترور میکنید و میگویید رهبر القاعده، به عنوان یک جریان تروریستی است ولی سردار سلیمانی یک فرمانده، مسئول و نیروی رسمی و نماینده جمهوری اسلامی در همکاری با دولت عراق و نیروهای مسلح عراق بود. به دعوت آنها برای کمک به عراقیها برای جنگ با داعش وارد عراق شد که متاسفانه ترور میکنند. این چه خط مشی دارد؟ چه جوابی میتواند داشته باشد؟ دولت امریکا به چه دلیلی چنین جنایتی را مرتکب شده است؟ البته جواب برای ما روشن است چون ایشان ضدامریکا و مانع سیاستها و منافع امریکا در منطقه است.
داعشیها برخی از شهرهای اقلیم کردستان را اشغال کرده بودند با شهید سلیمانی نزد بارزانی رفتیم و ایشان به آقای بارزانی گفتند نگران نباشید
چند روزی طول کشید، ولی مناطق اقلیم آزاد شد آقای بارزانی طی یک نامه رسمی که برای آقای رئیس جمهور وقت (دکتر روحانی) نوشتند رسماً تشکر کردند
کمک به شکست محاصره کردستان عراق از مشهورترین نقش آفرینی های سردار عراق است. لطفا به طور کامل و دقیق آن را بیان کنید؟
این موضوع برای دوره قبل از سفارت بنده است. داعشیها برخی از شهرهای اقلیم کردستان را اشغال کرده بودند. مناطق دیگر نیز سقوط کرده بود و استانهای دیگر عراق هم اشغال شده بود که به سمت اقلیم آمده بودند. همچنین محمور، گویر و شهرهای کردی نیز اشغال شده بود و در حال پیشروی به سمت اربیل بودند. مردم این شهرها سراسیمه و بسیار نگران بودند و عدهای نیز فرار کردند. سردار سلیمانی با ابومهدی و چند تن دیگر از دوستان من جمله بنده که حضور داشتم به مقر آقای مسعود بارزانی رفتیم (در خطاب خود به ایشان «کاک مسعود» میگوییم). روابط زیادی از قدیم با ایشان داشتیم. مقری در مضیف صلاحالدین دارند که 20 کیلومتری اربیل است. آنجا دیدیم که خیلی نگران هستند و مسئولین حزب پارتی و آقای بارزانی و مسئولین اقلیم جمع شده بودند و به شدت نگران بودند که داعشیها حمله میکنند و وضعیت ما خوب نیست و برخی شهرها سقوط کرده و مردم اربیل نگراند و ترسیدهاند.
با شهید سلیمانی نزد بارزانی رفتیم و ایشان به آقای بارزانی گفتند نگران نباشید. ما تجربه جنگ با داعش را داریم، در سوریه و عراق تجربه کردیم و فقط درخواست ما این است همکاری کنید انشاالله صحنه را عوض میکنیم. آقای بارزانی هم یکی از فرماندهان و مسئولین خود را مسئول این کار را به ما معرفی کرد که کار را پیش میبریم. حتی به آقای بارزانی گفتند مزاحم شما نمیشویم.
این شخص کی بود؟
ایشان دکتر روژ که از مسئولین بالارتبه آقای بارزانی است معرفی کرد و در آن جلسه هم حضور داشتند. بعد از آن سردار سلیمانی با تهران تماس گرفت-شب خدمت آقای بارزانی بودیم- و تا صبح هواپیماهای جمهوری اسلامی با نیرو و امکانات و مهمات بسیار زیاد در فرودگاه اربیل پیاده شدند. یک شب هم به طول نیانجامید که کردها بسیار متعجب شدند که به این سرعت سردار سلیمانی تصمیم گرفتند، دستور دادند و اقدام کردند و از تهران امکانات برای ایشان وارد شد.
صبح روز بعد بلافاصله نیروها سازماندهی شدند و همراه پیشمرگیهای کرد عراقی که نیروهای آقای بارزانی بودند، به داعش حمله کردند که با آتش و ادوات سنیگینی بود و داعشیها مجبور شدند از مناطق کردستان عقب نشینی کرده و تلفات زیادی را متحمل شدند. نیروهای رزمنده کرد با کمک برادران ایرانی که عمدتاً نیروهای پشتیبانی آتش و ادواتی بودند باعث شدند مناطق کردنشین کاملاً آزاد شود.
البته چند روزی طول کشید، ولی مناطق اقلیم آزاد شد. آقای بارزانی طی یک نامه رسمی که برای آقای رئیس جمهور وقت (دکتر روحانی) نوشتند رسماً تشکر کردند و این در اسناد ما وجود دارد که از جمهوری اسلامی برای حمایت در جنگ با داعش و آزادی کردستان از دست نیروهای تروریست تشکر میکنیم و مکتوب این در سوابق وجود دارد.
عملیاتی که منجر به آزادسازی مناطق اقلیم شد حدود یک هفته تا ده روز به طول انجامید اگر این اتفاق یک هفته عقب میافتاد مطمئن باشید اربیل به دست داعش سقوط میکرد
آن عملیات چند روز طول کشید؟
عملیاتی که منجر به آزادسازی مناطق اقلیم شد شاید حدود یک هفته تا ده روز به طول انجامید و مناطق اقلیم همگی آزادسازی شد ولی جبههها تثبیت شد، طراحی شد که کجاها را ببندند و گلوگاهها را بگیرند و یک جاهایی باید خاکریز ایجاد میکردند. از نظر نظامی به دوستان کرد کمک کردیم یک شرایط پدافندی ایجاد کنند که نیروهای داعشی نتوانند براحتی وارد منطقه شوند.
بنابراین، به اعتقاد من، پیشمرگیها شهدای زیادی در جنگ دادند. کمک آقای سلیمانی ارزشمند و به موقع و مناسب بود. میتوان گفت اگر این اتفاق یک هفته عقب میافتاد مطمئن باشید اربیل به دست داعش سقوط میکرد، سلیمانیه سقوط می کرد و برگرداندن این شرایط بسیار سخت میشد. برای همین شهید سلیمانی همان شب به آقای بارزانی و دکتر روژ گفتند که هر طور شده فردا باید به اینها بزنید. اگر اینها زمینگیر شدند و جاگیر شدند کار را سخت میکنند. به همین دلیل به سرعت دستور دادند نیروها آمدند و وارد شدند و تا داعش خواست خود را در اقلیم کردستان تثبیت کند جنگ تهاجمی علیه داعش را انجام دادیم. برای همین آنها نتوانستند تثبیت شوند و فرار کردند و عدهای کشته شدند. اینها پیشروی کردند و مناطق اشغالشده را آزاد کردند.
اقلیم کردستان دوست و همنژاد ماست و باید در هر حالتی به این افراد کمک کنیم؛ الان هم همینطور است مشکلاتی که در عراق داشتیم نه از ناحیه مردم عراق بود و نه از ناحیه عشایر عراق بود و نه از ناحیه دولت عراق بود یک عده معدودی بودند که اینها شاید در هر جای دیگری هم باشند که از دولت و حاکمیت ناراضی بودند نظر سردار سلیمانی کاملاً همین بود که عدهای هستند که مخالف دولت خود هستند، شعار میدهند اما این تعداد محدود هستند
ظاهرا سردار در ماههای پایانی بابت هماهنگی گروههای مختلف در عراق با مشکلاتی مواجه بودند. می توانید دلیل این اختلافات را بیان کنید؟
کشور عراق را کشور مسلمان، همسایه، دوست، برادر میدانیم، کشوری میدانیم که پایگاه شیعیان و حرمهای شریف ما آنجاست. کردستان نیز همینطور است. اقلیم کردستان دوست و همنژاد ما بود و باید در هر حالتی به این افراد کمک کنیم. الان هم همینطور است.
نکته دیگر این که مشکلاتی که در عراق داشتیم نه از ناحیه مردم عراق بود و نه از ناحیه عشایر عراق بود و نه از ناحیه دولت عراق بود. یک عده معدودی بودند که اینها شاید در هر جای دیگری هم باشند که از دولت و حاکمیت ناراضی بودند و چون پشتیبان و همکار دولت عراق بودیم گریبان ما اینجا گرفته شد که در آتش نارضایتی آنها نسبت به وضعیت خودشان ما نیز سوختیم.
بنابراین، این تعداد محدودی بود و هیچ زمان این را به حساب مردم و دولتمردان عراق نگذاشتیم. نظر سردار سلیمانی کاملاً همین بود که عدهای هستند که مخالف دولت خود هستند، شعار میدهند اما این تعداد محدود هستند و دلیل این است که روز بعد جمعیتی بزرگتر میآمد و در طرفداری از جمهوری اسلامی بود که ایران به ما کمک میکند و دولت اسلامی و همسایه همیشگی و یار و پشتیبان ماست. مخالف خود را با گروه معدود مخالف حضور جمهوری اسلامی نشان میدادند.
لذا اتفاقاتی در عراق افتاد یا میافتاد، ممکن است در آینده هم پیش آید. طبیعی که یک جمعیت محدودی هم باشند که ما را قبول نداشته باشند. نمیتوان گفت فرد به فرد عراقیها جمهوری اسلامی را تائید کنند، مثل برخی از جریانات و گروههایی که در ایران هستند و از اوضاع داخلی ناراضی و ناراحت هستند. بنابراین، شهید سلیمانی یک نگاه راهبردی و استراتژیک داشتند، اینکه دو ملت ایران و عراق باید در کنار هم در سختیها باشند و ایران باید حامی عراق باشد و کمک کند و این دید باعث می شد هیچگاه تحت تاثیر برخی از مشکلاتی که پیش میآمد قرار نگیرند.
سردار سلیمانی شهید شد و مردم میلیونی در تشییع پیکر ایشان شرکت کرد اینها چه کسانی بودند؟ عراقی بودند و نسبت به سردار سلیمانی ادای احترام کردند همین الان به بغداد بروید در هر میدان و خانهای عکس سردار سلیمانی را در خانههای خود نصب کردند اگر به 100 خانه در عراق رفتم 90 خانه عکس حاج قاسم را دارند
افرادی که اعتراض داشتند از عراق تحریک میشدند یا از کشورهای دیگر این تحرکات صورت می گرفت؟
من وارد مسائل داخلی عراق نمیشوم. سردار سلیمانی شهید شد و مردم میلیونی در تشییع پیکر ایشان شرکت کرد. اینها چه کسانی بودند؟ عراقی بودند و نسبت به سردار سلیمانی ادای احترام کردند. همین الان به بغداد بروید در هر میدان و خانهای عکس سردار سلیمانی را در خانههای خود نصب کردند، عکس ابومهدی و آیت الله سیستانی و امام خمینی و رهبری را در خانه خود نصب کردند. اگر به 100 خانه در عراق رفتم 90 خانه عکس حاج قاسم را دارند. این نشان از علاقه مردم عراق دارد. چرا عکس شهید سلیمانی را در خانههای خود میگذارند؟
یک کشورهایی که در رأس آنها امریکا و صهیونیستهاست نمیخواهند دوستی ایران و عراق در اربعین و غیر آن ببینند، حتی نمیخواهند دولتهای منطقه به هم نزدیک شوند، اینها این بساط را راه میاندازند، فتنهگری میکنند، اختلاف را ایجاد میکنند، تحریم و تلاش میکنند ملتها را از هم دور کنند. اینجا باید مردم و رهبران سیاسی و دولتها بفهمند نباید تحت تاثیر سیاستهای دشمنان قرار گیرند و دوستیها و پیوندهای خود را تقویت کنند و در جهت اهداف خود کار را جلو ببرند.
سفارت امریکا را گروههای عراقی میزدند و ربطی به سردار سلیمانی نداشت بارها به دولت عراق رسمی و غیررسمی اعلام کردیم به هیچ وجه این حرکات را قبول نداریم آنها جریانات داخلی عراق و ضدامریکایی بودند که دست به این اقدامات میزدند؛ تنها شامل سفارت نبود؛ آنها هر امریکایی را میدیدند می زدند و میکشتند به هیچ وجه سردار سلیمانی وارد نمیشدند و دخالتی نمیکردند حتی قبول نداشتند امریکاییها ما را متهم به این کار میکردند که این کار ایران است
به نظر شما تصمیم آمریکا به ترور سردار یک تصمیم ناگهانی توسط ترامپ و در واکنش به اشغال سفارت این کشور در بغداد و کشته شدن یک پیمانکار غیرنظامی آمریکایی بود یا یک اقدام پروسه ای و میان مدت بود؟
سفارت امریکا را گروههای عراقی میزدند و ربطی به سردار سلیمانی نداشت. سردار سلیمانی با نیروهای داعشی مبارزه میکرد. سفارتخانه امریکا به دلیل ضدیت یک جریانات داخلی عراق علیه امریکاییها مورد حمله قرار میگرفت.
بارها به دولت عراق رسمی و غیررسمی اعلام کردیم به هیچ وجه این حرکات را قبول نداریم و نه از آن حمایت میکنیم. آنها جریانات داخلی عراق و ضدامریکایی بودند که دست به این اقدامات میزدند که تنها شامل سفارت نبود؛ آنها هر امریکایی را میدیدند می زدند و میکشتند. به خاطر همین، وقتی آمریکاییها در صحنه عراق حاضر شوند، چون سفارت وسیعی در بغداد داشتند ممکن بود این سفارت را مورد حملات آتش باری قرار دهند. اما به جرأت بیان میکنم به هیچ وجه سردار سلیمانی وارد نمیشدند و دخالتی نمیکردند حتی قبول نداشتند. امریکاییها ما را متهم به این کار میکردند که این کار ایران است.
ما به عنوان جمهوری اسلامی دشمن اصلی امریکا هستیم؛ این بدین معنا نیست که آمریکاییها دشمن دیگری ندارند
ما به عنوان جمهوری اسلامی دشمن اصلی امریکا هستیم و در این تردیدی نیست. این بدین معنا نیست که آمریکاییها دشمن دیگری ندارند. بدین معنا نیست هر جا برگی از درختی افتاد بگویند ایران این کار کرده است. آمریکا دشمنان زیادی دارد که خودشان درست کردند. لذا در بحث سفارتخانه که مرکز دیپلماتیک است به هیچ وجه ورود نداشتیم، قبول هم نداشتیم و رسمی به دولت عراق مطرح کردیم که به عنوان سفیر موضع جمهوری اسلامی را اعلام کردم که شدیداً و عمیقاً علیه این اقدامات است.
به هیچ وجه ما در این موضوع نه تائید و نه قبول میکنیم و نه کار جمهوری اسلامی است. باید پیگیری کنید که کار چه کسانی است و هر برخوردی لازم است انجام دهید.
یک انتقام بلافاصله و عکسالعمل سریع لازم داشتیم که زدن پایگاه عینالاسد بود جمهوری اسلامی ایران نمیخواهد با آمریکاییها وارد جنگ شود آمریکاییها هم جرأت جنگ با ایران را ندارند، چون میدانند این جنگ پرهزینه برای آنهاست
انتقام سخت که ایرانیان منتظر آن هستند، گرفته شد؟
یک انتقام بلافاصله و عکسالعمل سریع لازم داشتیم که زدن پایگاه عینالاسد بود. عینالاسد مرکز نظامی و متعلق به امریکاییها بود و شاید برای اولین بار در تاریخ اتفاق میافتاد که یک پایگاه نظامی توسط یک کشور دیگر که اعلام کند و بپذیرد این مسئولیت را همانطور که ترامپ مسئولیت شهید سلیمانی را به عهده گرفت، جمهوری اسلامی هم مسئولیت را با همه اتفاقی که ممکن بود بیفتد قبول کرد. این پایگاه را مورد حمله موشکی شدید قرار دادیم. این انتقام کوتاهمدت بود که نشان دهیم میتوانیم بزنیم و میتوانیم نابود کنیم و اگر این کار را نمیکنیم فکر نکنید توانایی نداریم. پیامی بود که به آقای ترامپ و نیروهای آمریکایی باید داده میشد که این توانائی را داریم هر امکان شما را در منطقه این چنین مورد حمله قرار دهیم، اما نمیخواهیم بین ما و شما جنگ راه بیفتد.
این را بیان میکنم که جمهوری اسلامی ایران نمیخواهد با آمریکاییها وارد جنگ شود و تصمیم سیاسی برای این موضوع ندارد. به نظرم آمریکاییها هم جرأت جنگ با ایران را ندارند، چون میدانند این جنگ پرهزینه برای آنهاست و میترسند این اتفاق رخ دهد و برای همین رویکرد اقتصادی، تحریم، فشار سیاسی، جو روانی، فضای مجازی را راه انداختند. دلیل بر ناتوانی نظامی آنها در مقابل با جمهوری اسلامی است.
مسئله دوم این است که آمریکاییها به هیچ چیزی غیر از منافع خود نگاه نمیکنند. نه منافع کشورها و نه مردم منطقه و نه جمهوری اسلامی و نه هیچ جای دیگری برای آنها مطرح نیست به خصوص در دوره آقای ترامپ فقط دنبال منافع خود و اسرائیل هستند. میگویند همه باید قربانی منافع آمریکا شوند؟! مردم منطقه و جمهوری اسلامی باید منافع خود را تامین کند.
به اعتقاد من، آمریکاییها حس زیادهخواهی و سلطهطلبی و زورگویی دارند که ما اسم آن را خصلتهای استکباری میگذاریم و آمریکاییها دست از این خصلتها برنمیدارند. آمریکاییها به زورگویی عادت کردهاند. امروز دنیا، دنیای سیاست و مذاکره، همکاری و اقتصاد است. هر شخصیتی را تحریم میکنند اعم از دیپلمات، وزیر، تاجر و کاسب و غیره! این به چه معناست؟ رهبر انقلاب ما را تحریم میکنند! آمریکاییها امروز به وضعیتی افتادهاند که همواره دست و پا میزنند تا علیه جمهوری اسلامی اقدامی کنند.
من نمیگویم در جمهوری اسلامی مشکل نداریم، اما محکم جلوی آمریکا ایستاده ایم در بحث انتقام، هنوز دلمان از این جنایت خنک نشده؛ ترامپ از دست ما در نمیرود آزادیخواهان زیادی در دنیا هستند که به خون آقای ترامپ تشنهاند
ایران قدرتمند با همه مشکلاتی که دارد، جلوی آن میایستد. من نمیگویم در جمهوری اسلامی مشکل نداریم، اما محکم جلوی آمریکا ایستاده ایم و از حقوق خود نمیگذریم.
در بحث انتقام، هنوز دلمان از این جنایت خنک نشده است. آقای ترامپ از دست ما در نمیرود. ایشان و اصحاب ایشان و کسانی که در این ماجرا، در قتل شهید عزیز ما، فرزند ملت عزیز ما نقش داشتند، مورد تعقیب حقوقی، سیاسی، قضائی و غیره جمهوری اسلامی هستند و تا زمانی که محاکمه نشوند ایران این پرونده را رها نمیکند. آزادیخواهان زیادی در دنیا هستند که به خون آقای ترامپ تشنهاند.
بیپروا این نکته را بیان میکنم؛ دست آنها به هر شکلی برسد ترامپ را نابود میکنند و انتقام خون ابومهدی و شهید سلیمانی را از او میگیرند. چه زمانی این اتفاق میافتد؟ من نمیدانم، اما آقای ترامپ نباید فکر کند که میتواند از این جنایت و ماجرا شانه خالی کند و راحت از دست جمهوری اسلامی فرار کند.
پس هنوز انتقام سخت گرفته نشده است؟
هنوز به قوت خود باقی است.
معلوم نیست چه زمانی اتفاق افتد؟
خیر. انشاالله به زودی خواهد شد.
منبع: جماران
کلیدواژه: افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان واردات خودرو جام جهانی 2022 قطر ویروس کرونا ایران و عراق ترامپ سردار سلیمانی ایرج مسجدی ترور سردار سلیمانی پایگاه عین الاسد افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان واردات خودرو جام جهانی 2022 قطر ویروس کرونا برای مبارزه با تروریسم خود بد کردند سردار سلیمانی سردار سلیمانی سردار سلیمانی آقای بارزانی شهید سلیمانی نیروهای امنیتی پیش بینی نمی شد اقلیم کردستان مانع سیاست ها آمریکایی ها ایران و عراق ترور کنند امریکایی ها مناطق اقلیم داشته باشند ما به عنوان جنگ با داعش داخلی عراق ترور سردار تشییع پیکر آقای ترامپ هیچ وجه دولت عراق مورد حمله عین الاسد مردم عراق داعشی ها حاج قاسم یک هفته عده ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۴۷۴۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اسرائیل جرأت نکرد تصاویر آثار حمله ایران را به دنیا نشان دهد | این رژیم بمب اتم هم بخواهد...| بلینکن درباره ارتش اسرائیل به نخست وزیر عراق چه گفت؟
به گزارش همشهریآنلاین، روزنامه ایران درباره ابعاد مختلف عملیات وعده صادق گفتوگویی با سرلشکر غلامعلی رشید فرمانده قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا(ص) انجام داده است.
در ادامه، مشروح این گفتوگو را میخوانید:
عملیات ۷ اکتبر پوشالی بودن صهیونیستها را نمایان کردعملیات ۷ اکتبر حماس را چگونه ارزیابی میکنید و فکر میکنید مهمترین دستاورد این عملیات چه بود؟
مهمترین دستاورد این عملیات این است که پوشالی بودن اسرائیل نمایان شد. پایههای ارتش اسرائیل به عنوان نیرویی که به این شکل پرمدعا و این ارتش دروغگو که طی این هفتاد سال ادعا میکرد من بیحریفم؛ من کسی بودم که ارتش مصر را شکست دادم ارتش اردن را شکست دادم، ارتش سوریه را شکست دادم، فروریخت؛ رژیمی جعلیای که در این سالهای اخیر هم مأموریت دارد که علیه ما رجز خوانی کند. این نکته بسیار مهمی است.
شهید حاج قاسم سلیمانی میگفت هر دولتی در عالم یک ارتش دارد اما در اسرائیل برعکس است؛ یک ارتش وجود دارد که آن ارتش یک دولت جعلی ساخته است، یعنی ما فقط با یک نیروی نظامی مواجهیم و نه چیزی بیشتر. اینها آمدند و چیزی را در اینجا کاشتند که به خیال خودشان از آن یک کشور به وجود بیاید؛ اسرائیل مفهومی شبیه ایمپلنت در دندانپزشکی است که انگلیسیها و کشورهای غربی آن را کاشتهاند و حیات اسرائیل هم به غرب وابسته است.
یعنی اگر روزی غرب نباشد، اسرائیل یک شبه فرو میپاشد و برعکس هم هست؛ یعنی اگر اسرائیل فروبپاشد، غرب هم فرومی پاشد. اسرائیل در ایران سفارت ندارد، اما تمام سفارتخانههای غربی به او کمک میکنند. از اطلاعات و هر کمکی اعم از سیاسی، نظامی، رسانهای و... نیاز داشته باشند، در اختیارشان قرار داده میشود.
شکنندهبودن؛ مایه کابوس ارتش صهیونیستهاجمهوری اسلامی ایران بارها به وضوح بیان کرده است که اسرائیل غاصب و اشغالگر باید از بین برود؛ این آرمان در عرصه واقعیت تا چه اندازه دست یافتنی است؟
این نکته را اینجانب عرض کنم که متأسفانه برخی از اساتید دانشگاه و روشنفکران مغالطه کردهاند که جمهوری اسلامی ایران، گفته ما میخواهیم اسرائیل غاصب را نابود کنیم؛ در حالی که رهبری و مقامات جمهوری اسلامی همیشه گفتهاند که جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک نظام سیاسی به کمک همه دولتها و ملتهای مسلمان باید اسرائیل غاصب و متجاوز را که قبله اول مسلمین و سرزمین ملت مسلمان فلسطین را اشغال کرده، شکست دهد و نابود کند.
چیزی که برای فرماندهان ارتش اسرائیل آزار دهنده است و مایه کابوسشان است، همین شکننده بودنشان است؛ و کابوس آزاردهنده برای فرماندهان اسرائیل این است که اینها میگویند فقط ۱۱۰۰ نفر به ما حمله کردند و ما را به این شکل به هم ریختند؛ حماس ۳۰ هزار رزمنده دارد؛ اگر ۱۰ هزارنفر از این رزمندگان بار دیگر غافلگیرانه به ما حمله کردند، به همراه ۱۰ هزار نفر از رزمندگان حزبالله لبنان و ۲ یا ۳ هزار نفر از این جوانان کرانه غربی، کار اسرائیل تمام میشود. تازه این رقم بخش کوچکی از قوای آنهاست.
اسرائیل سرزمین بسیار کوچکی دارد؛ یک بار در خردادماه سال گذشته در یکی از جلسات مستمری که با فرماندهان ارشد نیروهای مسلح سپاه و ارتش داشتیم با اشاره به عملیات بیت المقدس مقایسهای بین شیوه اقدام ما در این عملیات و وضعیت اسرائیل انجام دادم؛ وسعت عملیات بیت المقدس ما در جنگ در برابر عراق ۶۰۰۰ کیلومتر مربع بوده است.
یعنی ما وسعت جغرافیایی فلسطین اشغالی را در این عملیات آزاد کردیم؛ ما نقشه این منطقه را روی نقشه جغرافیایی فلسطین اشغالی گذاشتیم؛ از مرزهای جنوب لبنان یعنی نیمه شمالی خاک فلسطین اشغالی را پوشاند تا اطراف کرانه غربی و تا اشدود را پوشاند.
یعنی ما دیدیم که مراکز حکومتی، مراکز نظامی، مراکز جمعیتی و مراکز اقتصادی همگی در این منطقه قرار میگیرند؛ مابقی مناطق جنوب اسرائیل عمدتاً بیابانی است؛ مناطقی مثل صحرای نقب و اطراف غزه تا بندر عقبه همگی بیابان هستند و جمعیت قابل توجهی در آنجا وجود ندارد.
عمده جمعیت یهودی و اعراب قدیم ۱۹۴۸ در این منطقهاند؛ همه شهرهای اسرائیل، مراکز حکومتی، وزارت دفاع، ستاد ارتش، مراکز صنعتی و... آن حرفی که فرمانده ارتش ما برادر عزیزم امیر سرلشکر موسوی زد، حرف محاسبه شدهای بود؛ خبرنگاری قبلاً از امیر موسوی پرسیده بود که اگر جنگی بین ایران و اسرائیل اتفاق بیفتد، ارتش، سپاه و نیروهای مسلح ایران چگونه میتوانند اسرائیل را شکست دهند؟ او در پاسخ گفته بود که اگر شرایطی و امکانی به وجود بیاید که ارتش و سپاه در کنار هم در مقابل ارتش اسرائیل قرار بگیریم، فقط با یک عملیات و نه بیشتر در همان مقیاس عملیاتهایی مثل فتح المبین و بیت المقدس کار اسرائیل را تمام میکنیم؛ یعنی اگر از جنوب لبنان، از جولان و از همین کرانه غربی و از خود غزه نیرویی در حد همین رزمندگان فتح المبین به اسرائیل حمله کنند، کار آنها تمام است و ارتش اسرائیل نابود میشود و واقعه ۷ اکتبر هم نمونهای از این مسأله بود؛ اسرائیل نتوانست حتی در مقابل یک گروه چریکی و نه یک ارتش منظم به درستی عمل کند؛ آن هم حملهای که فقط حدود ۱۶ تا ۲۰ ساعت به طول انجامید پس این ارتش پر مدعا تصویری که از خودش میسازد دروغین است.
رژیم صهیونیستی بیهویت و فاقد علت وجودی استوضعیت کنونی اسرائیل را از حیث مؤلفههای جغرافیایی و جمعیتی چگونه میبینید؟ فکر میکنید بحرانهای مختلفی که رژیم اسرائیل با آنها روبهرو است تا چه اندازه این کشور را شکننده و ضعیف کرده است؟
ما نباید فکر کنیم که اسرائیل همان چیزی است که خودش و رسانههای غربی به تصویر میکشند. بعضی وقتها اسرائیل میآید در ایران کاری انجام میدهد و مثلاً دانشمند هستهای ما را ترور میکند یا اقدام انفجاری در یک نقطه محدود انجام میدهد و بعد این کار خودش را بسیار بزرگتر از چیزی که بوده نشان میدهد؛ کل امپراطوری رسانهای غرب هم از او پشتیبانی میکند؛ چون اسرائیل با کمکهای مستقیم آمریکا و اروپا سرپاست، همه امکانات را به رایگان در اختیارش قرار میدهند؛ پول، تجهیزات، پیشرفتهترین سلاحها و هر نوع کمکی که بخواهد.
در حال حاضر فرمانده سنتکام در تلآویو قرارگاه عملیاتی برپا کرده و از نزدیک در حال فرماندهی میدان جنگ است. سربازان فرانسوی، انگلیسی و آمریکایی در کنار سربازان اسرائیلی میجنگند؛ یعنی اسرائیل چنین رژیم جعلی است.
کتابی هست به نام جغرافیای سیاسی خاورمیانه و شمال آفریقا که آلاسدایر درایسدل و جرالد هنری بلیک که دو جغرافیدان انگلیسی هستند، آن را در دهه ۸۰ میلادی نوشتهاند و توسط خانم درّه میرحیدر ترجمه شده و خواندن آن را به شما پیشنهاد میکنم؛ در بخش دوم کتاب تحت عنوان «جداسازی و سیر تکامل نظام دولتها» وارد بحث اسرائیل شده و نوشته است: اسرائیل یک پارادوکس است و ثمره یک ایدئولوژی افراطی به نام صهیونیسم است؛ مسائل بسیار حادی دارد و هرگز قادر به واحدسازی این مردمی که از سراسر دنیا گرد آورده، نیست.
در این کتاب آمده که جمعیت یهودیهای اسرائیل از سراسر دنیا از ۱۰۲ کشور مختلف آورده شده و در اینجا جمع شدهاند و این جمعیت گردآوری شده، چند زبانه است و حداقل به ۱۵ زبان تکلم میکنند (عبری - عربی - انگلیسی - لهستانی - روسی - آلمانی - ایرانی - اسپانیایی - آفریقایی و...). دلیل این شکستی که متوجه اسرائیل شد و قادر به ترمیم آن نخواهد بود، چیزی نیست جز اینکه این ارتش و این دولت جعلی اسرائیل و جامعهای که در آن سرزمین اشغالی جمع شدهاند، بیهویتاند و فاقد علت وجودی هستند که عامل مهم تشکیلدهنده یک دولت و ملت است ـ هویت ملی ندارند - پیوستگی فرهنگی ندارند و هیچکدام از عناصر و مؤلفههای مهم را که یک دولت و ملت باید داشته باشند، ندارند.
اینها هویتی ندارند؛ نه هویت فرهنگی دارند و نه هویت ملی و نه به هم پیوستهاند؛ یعنی انسجام و پیوندی میان آنها وجود ندارد. وضعیت این جمعیت با وضعیت مردم ایران اصلاً قابل قیاس نیست؛ مردم ایران پیوندهای مستحکم و قوی با یکدیگر دارند؛ عواملی مانند تجانس مذهبی، تجانس نژادی، تجانس زبانی و تجانس قومی که در ایران هست در کمتر جایی از دنیا وجود دارد.
دشمنان و رسانههای معاند غرب سعی دارند القا کنند که تنوع قومیتی در ایران سبب شکاف میان جامعه ما شده است، در حالی که در واقعیت اینگونه نیست؛ درست است که در ایران تنوع فرهنگی و قومی وجود دارد، اما مردم ایران از این تفاوتها در راستای همدلی خود استفاده میکنند و اتفاقاً این تنوع و تفاوت، صمیمیتها را بیشتر کرده است. همه این قومیتها و گروههای متنوع در جامعه ایران هر زمان که ذرهای احساس خطر میکنند، یک دل و یک زبان کنار هم میمانند و برای دفاع از ایران با هم متحد میشوند.
عوامل موقعیت راهبردی و فضا، وحدت سرزمینی، ریشه کهن تاریخی، تجانس زبان، مذهب و دین و نژاد و قومیت، ساختار فرهنگی، آرمان سیاسی و حکومت قدرتمند مرکزی از عوامل درونزا و تهدیدات خارجی (به تحریک استکبار جهانی) از عوامل برونزا هستند که در ایجاد و افزایش همبستگی و وحدت و پیوستگی میان ساکنان سرزمین ایران مؤثرند و اما در اسرائیل چنین چیزی وجود ندارد؛ هیچ کدام از این پیوندها وجود ندارد؛ اسرائیل هیچ کدام از مؤلفههایی را که علت وجودی یک کشور است و بر اساس آنها یک کشور تشکیل میشود، ندارد.
وعده صادق و طوفانالأقصی نشاندهنده آسیبپذیری رژیم صهیونیستی است درباره عملیات وعده صادق توضیح دهید و ابعاد داخلی و بینالمللی آن را برای مخاطبان خارجی بیان کنید.
دو عملیات «طوفان الاقصی» که توسط حماس انجام شد و عملیات «وعده صادق» که اقدام نظامی مستقیم ایران علیه رژیم بود، بهوضوح نشان داد که اسرائیل بشدت آسیبپذیر است. دیگر هیچ چیز به قبل از طوفان الاقصی و اقدام مستقیم نظامی جمهوری اسلامی برنمیگردد. هر شکل از پاسخ رژیم برای رهایی از باتلاقی که در آن گرفتار شده، باعث فرورفتگی بیشتر خواهد شد. محورهای مقاومت دست برتر را دارند و افق ده سال آینده محور مقاومت دیدن دارد. تاریخ از نو بازخوانی خواهد شد.
ملتهای مظلوم منطقه بویژه ملت مظلوم و مسلمان فلسطین و لبنان در برابر اشغالگر صهیونیستی راه مقاومت را آموختهاند و به فضل پروردگار بر رژیم اشغالگر صهیونیستی به کمک همه دولتها و ملتهای مسلمان از جمله جمهوری اسلامی ایران غلبه خواهند کرد و او را شکست خواهند داد.
مشخصههای آمریکا و رژیم صهیونیستی را در منطقه همه ملتها میبینند؛ اشغال سرزمین ملتی مسلمان، آواره کردن ملت فلسطین، زورگویی، باجخواهی، جنایت و نسلکشی و کشتار طی ۷۰ سال ادامه دارد و ملت مسلمان فلسطین حاضر به تسلیم شدن در برابر آمریکا و رژیم صهیونیستی نیستند.
مهمترین برجستگی عملیات وعده صادق ظهور اراده و تصمیم رهبری ایران بود که همه دشمنان را غافلگیر کرد؛ اسرائیل که تصور میکرد یک دژ نظامی نفوذناپذیر است، مورد تهاجم و نفوذ موشکها و پهپادها قرار گرفت و نفس اراده و تصمیم ملت بزرگ ایران که در رهبری انقلاب متجلی شد، اهمیت استراتژیک دارد.
عملیات وعده صادق سبب شکست بازدارندگی صهیونیستها شداینکه چه میزان از شلیکهای ایران بر اهداف اصابت کرده، به مراتب اهمیت کمتری دارد. عملیات وعده صادق، عبور از بازدارندگی خودساخته و توهمی رژیم صهیونیستی بود که تصور میکرد با تکیه بر قدرتهای آمریکا و ناتو، بازدارندگیاش تضمین شده است.
وقتی که دیدند رهبری ایران تصمیم قاطع خود را برای تنبیه متجاوز اسرائیلی گرفته است، همه با هراس به کمک اسرائیل آمدند. آمریکا با حمایت کامل و گلچینی از قدرتهای ناتو بویژه انگلیس و فرانسه و برخی کشورهای منطقه، لایههای دفاعی متعددی در برابر قدرت تهاجمی موشکی و پهپادی ایران ایجاد کردند و در جغرافیایی به وسعت حداقل یک میلیون کیلومتر مربع بر فراز فضاهای عراق، اردن، شمال عربستان، دریای سرخ، شرق مدیترانه، قبرس و فلسطین اشغالی آرایش دفاعی گرفتند و علیرغم این دیوارهای دفاعی در حمایت از رژیم صهیونیستی، موشکهای پر قدرت ایران از سپرهای دفاع موشکی عبور کرد و دو مرکز نظامی نواتیم و شلاخیم را درهم کوبید.
رژیم صهیونیستی جرأت نکرد تصاویری از این دو پایگاه نظامی را به دنیا نشان بدهد؛ اگر آمریکاییها، انگلیسیها و فرانسویها و سنتکام به کمک رژیم صهیونیستی نمیآمدند، قطعاً ۸۰ درصد از پرتابههای ایران، پایگاههای نظامی رژیم صهیونیستی را درهم میکوبیدند.
با عملیات وعده صادق، آرایش استراتژیک یکبار دیگر به سود جمهوری اسلامی ایران تغییر کرد و این تغییر در شرایطی اتفاق افتاد که آمریکا اعلام کرد «ما کنار اسرائیل با اراده آهنین ایستادهایم!» آمریکا و رژیم صهیونیستی و سایر قدرتهای غربی که به کمک اسرائیل آمدند، در طول عملیات، ۱۰ ساعت در هراس و اضطراب و دلهره بسر بردند و شاهد تحمیل اراده ملت ایران و شکست بازدارندگی اسرائیل بودند.
قدرت ایران را همگان تحسین کردند که بدون غافلگیری و با اعلام قبلی، رژیم صهیونیستی را تنبیه کرد و در حقیقت، سیلیها و مشتهای محکمی به لات گستاخ و جنایتکار منطقه زد و او را سر جایش نشاند.
این عملیات تهاجمی را در پاسخ به جنایت رژیم صهیونیستی علیه فرماندهانش در کنسولگری و سفارت ایران در دمشق انجام داد که به درخواست دولت سوریه در آنجا مستقر شدهاند؛ عملیات تهاجمی وعده صادق را بخشی از نیروی هوا فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برعهده داشت که این بخش کوچک، تنها ۲۰ درصد توان تهاجمی خود را به کار گرفت و در مقابل، آمریکا و ناتو و سنتکام و رژیم صهیونیستی با ۲۴۰ فروند هواپیمای جنگنده و سامانههای متعدد ضد موشکی مستقر بر ناوهای آمریکا در مدیترانه و دریای سرخ و سامانههای ضد موشکی رژیم صهیونیستی با هراس به دفاع برخاستند و آن بخش کوچک نیروی هوا فضای سپاه با ۸۰ درصد توان تهاجمی خود آماده بود تا بنا به دستور موجهای بعدی حمله را آغاز کند؛ اما فرماندهان ایران تشخیص دادند که تنبیه رژیم صهیونیستی در همین حد کفایت میکند و حمایت این گونه از رژیم صهیونیستی از سوی آمریکا، انگلیس، فرانسه و دولتهای اروپایی، انسان را یاد جنگهای صلیبی میاندازد.
آمریکا و دولتهای اروپایی شریک قطعی جنایات رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی هستند و هرگز این هزینههای راهبردی که آمریکا و دولتهای اروپایی برای حمایت از رژیم صهیونیستی میپردازند، مورد قبول ملتهای غربی نیست. آیا انسانهایی حکیم و عاقل در جامعه غرب پیدا خواهد شد تا به کمک ملتهایشان، مانع سیاستهای دولتهای خود در حمایت از نسلکشی و ویرانگری اسرائیل غاصب علیه ملت مظلوم فلسطین بشوند؟
طوفانالأقصی هیمنه دروغین صهیونیستها را درهم شکستیعنی واقعیت اسرائیل با آنچه در رسانهها از خود به نمایش میگذارد، یکی نیست؟
خیر. تصویری که اسرائیل از خودش در رسانهها میسازد، هرگز با تصویر واقعی اسرائیل در داخل سرزمین فلسطین اشغالی انطباق ندارد. تصویر دروغین از خودش میسازد؛ اینکه من بیحریفم و حریف ندارم.
در عملیات ۷ اکتبر تمام هیمنه دروغینش شکسته شد؛ توسط ۱۱۰۰ یا ۱۲۰۰ نفر از رزمندگان یک گروه چریکی که همه نظامیان میدانند این تعداد، استعداد رزمی و مانوری یک تیپ پیاده است. ۱۱۰۰ نفر به این ارتش پرمدعا حمله کردند؛ بعضی از رزمندگان حماس میگویند که اسرائیلیها خواب بودند، شراب خورده بودند؛ همه در تانکها و در قرارگاهها، خواب بودند؛ اصلاً باورمان نمیشد که ارتش اسرائیل با یک عملیات چند ساعته ما تا این اندازه فرو بپاشد. خود آمریکاییها هم میگویند؛ بلینکن که وزیر خارجه آمریکاست و به کشورهای عربی رفت و آمد میکند، به منطقه که آمده بود، به نخستوزیر عراق گفته بود که ارتش اسرائیل فروپاشیده بود و کارش تقریباً تمام بود؛ ما رفتیم و به آنها کمک کردیم و این ارتش را از زمین بلند کردیم و نگهاش داشتیم تا به طور کامل از بین نرود و سعی کردیم آنها را مجاب کنیم تا ایستادگی کنند و با تکیه به ما کارشان را ادامه دهند.
بنابراین رژیم صهیونیستی از نظر اقتصادی و نظامی به کمک حمایتهای مستقیم آمریکا و اروپا سر پا ایستاده است و به رایگان هر امکانی را که نیاز داشته باشد، در اختیارش قرار میدهند حتی سلاح کشـتار جمعی یعنی بمب اتم!
کد خبر 849405 منبع: ایران برچسبها ایران و اسرائیل دفاع - سپاه پاسداران خبر ویژه